کارنکارن، تا این لحظه: 15 سال و 5 روز سن داره

کلنل کارن

کارن در ورزشگاه پرسپولیس

 چند روز پیش کارن به همراه باباش به ورزشگاه درفشی فر ( پرسپولیس) رفته بود. همکارای امید اونجا داشتن بازی می کردن و عکاس روزنامه هم یه عکس از کارن گرفته بود. (این همون عکسه) وقتی برگشتن باباش گفت که ازش عکس گرفتن و کارن با نارحتی هر چی تمامتر گفت اما آقاهه عکسو به من نشون نداد. خیلی براش گرون تموم شده بود چون همیشه عادت داره به محض اینکه عکسی ازش گرفته شد ببینه و اگه بد بود میگه این خوب نیفتادم یکی دیگه بگیر ...
28 خرداد 1391

کارن هیچی رو فراموش نمیکنه

سلام کارن خان. نمی دونم تو این حافظه عجیب و غریبو بخصوص در مورد تصاویر از کجا آوردی. پسرکم کافیه یه چیزی رو جایی ببینی تا برای همیشه تو ذهنت ثبت بشه. چند روز پیش یه تبلیغ ال جی رو توی روزنامه دیدی که تن یه مهره شطرنج لباس کردند. بلافاصله بهم میگی این همونه که توی شطرنج دایی علی تو کامپیوترش هست. پسر بلا تو چیزی رو فراموش نمی کنی و من از این این بابت خیلی خوشحالم. امیدوارم بتونی از این حافظه به خوبی استفاده کنی. چند روز پیش که خونه عمه سارا بودیم تو و باربد داشتین کارت کلمه های باربد رو نگاه می کردین. خاله هنگامه می گفت کارن خیلی باهوشه ولی از اون پسراست که نمیتونه یه جایی بشینه و چیزی یاد بگیره. من هم اینو حس کردم و یه کمی از این بابت ...
13 خرداد 1391

کارن در اوج شیطنت

کارن خان این روزا خیلی بلا شدی. نمیدونم چطوری میتونی به همه چی تا این حد توجه داشته باشی و همه چیزو مثل یه ضبط صوت ضبط کنی و موقع لازم ازش استفاده کنی. اما خلاصه موندم با این حاضر جوابیا چکار کنم. بعضی وقتا به جای اینکه عصبانی بشم بی اختیار خنده ام میگیره و تو با خنده من بدتر میشی. راستی جدیدا بعضی وقتا مامان و بابا و خاله و دایی رو با اسم صدا میزنی و به خاله آلیس گفتی من وقتی کوچیک بودم می گفتم خاله آلیس الان بزرگ شدم باید بگم آلیس. اما نمیدونم چه سریه که فقط بابا امید هنوز بابا امیده. وقتی هم بابا امید بهت گفته چرا نمیگی مامان الیزا گفتی چرا شما میگید الیزا. مامان منصوره هم که اصولا همیشه در حال تشویق توئه و میگه چکار دارین ...
1 خرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کلنل کارن می باشد